نام واقعی هر چیز (حکایت سلطان محمود و شبدزدان)
شبی سلطان محمود، در حالی که با لباسی مُبدّل، و نه جامهی پادشاهی، در شهر میگشت، به گروهی از دزدان برخورد…
مطالعه کنید...شبی سلطان محمود، در حالی که با لباسی مُبدّل، و نه جامهی پادشاهی، در شهر میگشت، به گروهی از دزدان برخورد…
مطالعه کنید...دورهی قدیم دیگر گذشت. حالا دیکتاتوریهای قرن بیست و یکم زیر ظاهری دموکراتیک پنهان میشوند.
مطالعه کنید...به تنفروشان مبتلا به سیفلیس پول میدادند تا با زندانیان آمیزش داشته باشند و در برخی موارد هم زندانیان را مستقیماً با تزریق نخاعی به سیفلیس آلوده میکردند.
مطالعه کنید...«شخصاً بدم میآید عکسهای خودم را بر درودیوارِ خیابانها ببینم، اما چه کنم که مردم این را میخواهند!»
مطالعه کنید...ننهدلاور به ناچار باید جسد فرزندش را بنگرد، سوگواری و ضجه سر ندهد و حتی اظهارِ آشنایی نکند که او فرزند من است!
مطالعه کنید...دریافت متن «برای مطالعهی بیشتر» اطلسِ « زنان در جهان و ایران» کتابِ «زنان در جهان و ایران»، اطلسی است
مطالعه کنید...چون غرق شد و در آب غوطهور گشت…
مطالعه کنید...نظرِ من در مورد مسألهِ تنفروشی این است که…
مطالعه کنید...خیلیها میگفتند که این افراد بمیرند، بهتر است! حیفِ شما نیست که میروید اینجا کار میکنید؟!
مطالعه کنید...در این پرونده میخوانیم…
مطالعه کنید...