یادی از دختر غرقشده
چون غرق شد و در آب غوطهور گشت…
مطالعه کنید...چون غرق شد و در آب غوطهور گشت…
مطالعه کنید...پای تا سر همه قلبام، قلبام/ میتپم، میتابم، میتوفم!
مطالعه کنید...«مایکل، ما خودمون هم نمیدونیم چه غلطی داریم میکنیم!»
مطالعه کنید...اساساً آثارِ سالگادو، به نحوی عجیب، در میانهی فقر و استثماری خشن، زیباییای ناب مییابند…
مطالعه کنید...تو محکوم میشوی که به جای او زندگی کنی و دلیلِ خودکشیاش را بفهمی …
مطالعه کنید...آثارِ گروهِ کمل، به یک قصه شبیهاند؛ گویی ما در حالِ شنیدنِ سرگذشتِ یک انسان هستیم…
مطالعه کنید...وقتی که با خود خلوت میکنم و از زنجیرهای ذهنام، آزاد میشوم…
مطالعه کنید...اشعارِ آلبومِ «مسافرانِ بیحرکت» دربارهی جدایی و شکافِ سیاسی، عاطفی و فیزیکیای است که بر جهانِ ما سنگینی میکند …
مطالعه کنید...دورُتی، یک دخترِ پانزدهساله، محاصره شده بود با فریادهایی که میگفتند: گمشو خونه سیاهِ کثیف!
مطالعه کنید...دانشاموزان از یک نفر بیشتر از همه، متنفر بودند: ارین گرووِل، معلمِ لوس ادبیات!
مطالعه کنید...