همچون دیدار نخستین
«رابطهی زن و شوهر نیز از این قاعده مستثنا نیست.»
مطالعه کنید...«رابطهی زن و شوهر نیز از این قاعده مستثنا نیست.»
مطالعه کنید...«پریدی انگشتِ این آشغالکله رو یه گاز مامانی گرفتی، ها؟… چه سگ بامزهای!»
مطالعه کنید...«اولین بار با جامِ الیاسِ نبی مست شدم. حدوداً هشتساله بودم…»
مطالعه کنید...«دنبالم کنید! کلمه به کلمه، جمله به جمله، مرگ به مرگ. تردید نکنید. همراه من در دل شب پیش آیید. پشتِ سرتان را هم نگاه نکنید.»
مطالعه کنید...«آیا توجه کردهاید که احساساتِ ما را تنها مرگ بیدار میکند؟ رفیقانی را که تازه از ما دور شدهاند، چه دوست میداریم؛ مگر نه؟»
مطالعه کنید...گفت: «این ساعت آشپزخونهمون بود…آره، فقط اینو پیدا کردم. این باقی مونده.»
مطالعه کنید...دریافت متن «چرا تو خشمویی؟» یادم نمییاد کی بود که خشم عینهو یه پودر سیاه، رو تمام جونم پاشیده شد.
مطالعه کنید...شاهزادهخانم «رُز» با چهرهی زشت خودش، همهی مردم را شگفتزده و مأیوس کرد!
مطالعه کنید...مرد از این که آن زن، نامِ کشتیِ او را میبُرد، به شگفتی افتاد …
مطالعه کنید...حافظهی همهی انسانها پاک شده است و هیچ کس گذشتهی خود را به یاد نمیآورد …
مطالعه کنید...