سقوط
«آیا توجه کردهاید که احساساتِ ما را تنها مرگ بیدار میکند؟ رفیقانی را که تازه از ما دور شدهاند، چه دوست میداریم؛ مگر نه؟»
مطالعه کنید...«آیا توجه کردهاید که احساساتِ ما را تنها مرگ بیدار میکند؟ رفیقانی را که تازه از ما دور شدهاند، چه دوست میداریم؛ مگر نه؟»
مطالعه کنید...برجِ بابِل، معمولا تداعیکنندهی اختلاف و ناهمزبانی است و به شکلی ضمنی اشارهکننده به نوعی از غرور و تکبّر.
مطالعه کنید...ناگهان چشمِ بسیاری از افرادی که در فضای باز در محل جشن شرکت داشتند، شروع به سوزش کرد. بویی شبیه به بوی فلفل تند به مشام میرسید…
مطالعه کنید...گفت: «این ساعت آشپزخونهمون بود…آره، فقط اینو پیدا کردم. این باقی مونده.»
مطالعه کنید...میگویند در زمان حکومت سلطان محمود در شهر بلخ، مفاسدِ اخلاقی و اجتماعی در روح و جان ملت نفوذ کرده بود…
مطالعه کنید...شخصی مقبرهای ساخته بود و یک سالِ تمام پول و وقت صرفِ بنّایی آن کرده بود…
مطالعه کنید...ایشتار بر آن شد که برای زنده کردنِ معشوق خویش و بازگرداندنِ او به زندگی، به دنیای زیرین رود؛ به سرزمینِ مردگان.
مطالعه کنید...در جنگ بین روشنی و تاریکی، اَمْشاسْپَندان و ایزدان، اهورامزدا را یاری میکنند، و دیوها اهریمن را.
مطالعه کنید...حاکم گفت: «اختلافِ رعیّت، سببِ اقتدارِ حکومت است».
مطالعه کنید...همگان از این جوانِ تشنه روی برمیگردانند؛ به جز یک نفر…
مطالعه کنید...