بیهودگی را حیات بخش (تاریخچهی گروهِ موسیقیِ Camel)
دریافت متن «بیهودگی را حیات بخش»
«کَمِل» (Camel)، نام گروهِ موسیقیای است که کار خود را از انگلستان آغاز کرد و طی سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۹ آثاری مهم و تأثیرگذار به جهان عرضه داشت؛ آثاری که علاوه بر ابتکارهای هنری، حاوی اندیشهها و تفکراتی ناب بود. البته آثار و دغدغههای گروه کَمِل، تنها به افرادِ اندیشمند تعلق نداشت، بلکه بازتابی بود از زندگی روزمرهی هر انسانی که در اجتماع، شهروندی عادی محسوب میگردد.
اعضای این گروه، ایرلندیالاصل هستند و به نوعی، در انگلستان، مهاجر محسوب میشوند. از لحاظ موسیقایی، آنها در سبکِ «راکِ پیشرفته»(۱)Progressive Rock قرار میگیرند و برخی از صاحبنظران معتقدند که در این سبک، گروهِ کَمِل، بهترین است. بنیانگذارانِ ابتدایی گروه عبارت بودند از: اندرو لاتیرمِر، داگ فرگوسِن و اندی وارْد(۲)Andrew Latimer, Doug Ferguson, Andy Ward. «کَمِل» در انگلیسی به معنای شُتُر است، اما اعضای گروه به یاد ندارند که چه زمان و به چه علت، چنین نامی را برای گروه خود برگزیدند. اولین آلبوم آنها، همین نام را داشت: «Camel»، در سال ۱۹۷۳.
گروه، با ارائهی آلبومهای بعدی خود، گام به مسیری پیشرفتهتر گذاشت: «سراب»(۳)Mirage (۱۹۷۴) و «غاز برفی»(۴)Snow Goose (۱۹۷۵). آلبوم غاز برفی، با موسیقی بیکلام، بر مبنای رمانی به همین نام ساخته شده بود و توانست با تأثیرگذاریِ فوقالعادهاش، گروهِ کَمِل را به شهرت زیادی برساند. آلبوم غاز برفی، از لحاظ تجاری بسیار موفق بود و از لحاظ هنری نیز موفق به کسب جوایز گوناگون شد.
آلبوم بعدی، در ۱۹۷۶ ارائه شد: «ماه، دیوانه میکند»(۵)Moonmadness. این آلبوم نیز همان مسیرِ آلبومِ غاز برفی را دنبال کرد. پس از این آلبوم، گروه تغییراتی کرد؛ برخی افراد از گروه جدا شده و افرادی دیگر اضافه شدند. در گروهِ جدید، به نظر میرسید بهترین افراد گردِ هم جمع شدهاند، اما برخلافِ انتظار، آلبومهای ارائه شده در این دروان، چندان خوب نبودند: «رقصهای بارانی»(۶)Rain Dances (۱۹۷۷) و «مشتاق»(۷)Breathless (۱۹۷۸). در این دو آلبوم، قطعات بیکلام کمتر شده و جنبهی تجاریِ ترانهها بیشتر شده بود.
در ادامه، گروه تغییرات دیگری را نیز تجربه کرد، اما باز هم در یافتنِ جانی تازه ناکام ماند. البته قطعهی «یخ»(۸)Ice از آلبومِ «خانهات را از اینجا میبینم»(۹)I Can See Your House from Here (۱۹۷۹) با استقبالی چشمگیر مواجه شد.
در آن ایام، ورود یک نفر، فضای گروه را تغییر داد: «سوزان هووِر»(۱۰)Susan Hoover، شاعرِ جدیدِ گروه. با ورود او، دورهای جدید و ثمربخش آغاز گردید. آلبومِ «عریان»(۱۱)Nude (۱۹۸۰) متعلق به این دوره است؛ آلبومی بیکلام، بسیار موزون، با کمترین پیچیدگی و کمترین جنبهی تجاری.
سوزان هووِر در اواسط دههی ۱۹۸۰، با اندرو لاتیمرِ (خوانندهی اصلی و گیتاریستِ گروه) ازدواج کرد. او همچنین مدیریتِ گروه کَمِل را نیز بر عهده گرفت.
در ۱۹۸۲، آلبومِ «تنها عامِل»(۱۲)The Single Factor ارائه شد که تلاش اصلی برای تولیدِ آن را، لاتیمر و هووِر انجام میدادند. آثاری همچون «خواستهی دل»(۱۳)A Heart’s Desire، «قهرمانان»(۱۴)Heroes و «تویی آن بینظیر»(۱۵)You are the One در این آلبوم، خوش درخشیده و اندیشههایی ناب را به نمایش گذاشتند. گروه کمل، در کنسرتی که در ۱۹۸۲ اجرا کرد، بار دیگر نشان داد که هنوز جادوی سالهای نخستین و سرزندگیِ خود را حفظ کرده است.
سال ۱۹۸۴، آلبومِ «مسافرِ متوقفشده»(۱۶)نام اصلیِ آلبوم، «Stationary Traveller» است. عبارتِ انگلیسی، یک اصطلاحِ متناقضنما است و از دو جزء تشکیل شده است: «مسافر» و «Stationary» . کلمهی «Station» به معنای «ایستگاه» و «توقف و ایستادن» است. این اصطلاح، تأکیدی ضمنی دارد بر موانعی که یک مسافر را از حرکت و سفرِ خویش باز میدارد. از این رو، «مسافرِ متوقفشده» شاید ترجمهای مناسب برای عبارت تلقی گردد. بار دیگر گروه کَمِل را به قلهی اوج خود رساند. شعرها با همکاریِ سوزان هوور، لطافتِ دیگری یافته بودند و در سبک موسیقی، چیزی بسیار نافذ و اثربخش حضور پیدا کرده بود. همهی این عوامل، «مسافرِ متوقفشده» را به بزرگترین موفقیت هنری و تجاری گروه کَمِل تبدیل نمود.
برچیدنِ فاصلهها آلبومِ «مسافرِ متوقفشده»، از جدایی و دو پاره شدنِ شهرِ برلین، پایتختِ آلمان، الهام گرفته بود. پس از جنگ جهانیِ دوم، نیمهی شرقیِ آلمان، به سمتِ ابرقدرتِ شوروی گرایش پیدا کرد و نیمهی غربیِ کشور به سمتِ آمریکا. طی سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰، آمریکا و شوروی (روسیه و اقمارِ آن)، دو جبههی ضدِّ هم بودند که تقابل و رویاروییشان تقریبا در تمام جهان دیده میشد؛ تقابلی که گاه تا آستانهی جنگ و بمبارانِ اتمی پیش میرفت. جهان، زیر سایهی دشمنی و سلطهگری، پارهپاره گشته بود. آلمان نیز در چنین وضعیتی قرار داشت: آلمانِ شرقی و آلمانِ غربی. پایتخت، برلین، با دیواری به دو نیم تقسیم گشته بود. دیوارِ برلین، نمادی بود از جهانِ ما؛ جهانی که در آن، میان انسانها، حصارها و فاصلهها حکمرانی میکنند. اشعارِ آلبومِ «مسافرِ متوقفشده» (۱۹۸۴)، که توسط سوزان هووِر سروده شده بودند، دربارهی جدایی و شکافِ سیاسی، عاطفی و فیزیکیای هستند که بر برلین و بر جهان سنگینی میکنند. پاییز ۱۹۸۹، روزی که دیوار برلین برچیده شد و آلمان شرقی و آلمان غربی دوباره متحد شدند. |
طی سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۲، کمتر چیزی از گروهِ کَمِل شنیده میشد. به طور جدی شایع شده بود که گروهِ کَمِل برچیده شده است و لاتیمر دیگر فعالیت نخواهد کرد. اما ماجرا، صورتی دیگر داشت. در انگلستان، تهیهکنندگان و سرمایهگذاران، همکاری مطلوبی با لاتیمر نمیکردند. لاتیمر به آمریکا مهاجرت کرده بود تا در آنجا به فعالیت بپردازد. آنها با تولیدکنندگانِ آمریکایی نیز دچار مشکل شدند و سرانجام، در آمریکا، شرکت مستقلِ «محصولاتِ کمل»(۱۷)Camel Productions را راهاندازی کردند.
در این مدت، لاتیمر مشغولِ کار روی سومین آلبوم مفهومی خود نیز بود: «غبار و رؤیا»(۱۸)Dust and Dreams. این آلبوم، با الهام از کتابِ «خوشههای خشمِ» جان اشتاینبک ساخته خورده بود. «غبار و رؤیا» که در ۱۹۹۲ ارائه شد، آلبومی بود بسیار موزون، آرام و تأثیرگذار که البته نسبت به آثارِ سالهای آغازین گروه، تفاوتهای زیادی داشت. این اثرِ برجسته، آغازِ واکنشِ اندرو لاتیمر و سوزان هووِر نسبت به دوری از زادگاهشان بود. همچنین، «غبار و رؤیا»، تحولاتی جدید در سبکِ هنریِ گروه را نشان میداد.
پس از «غبار و رؤیا»، لاتیمر به همراه دیگر اعضای گروه، کنسرتی جهانی را به اجرا گذارد. استقبال شنوندگان بسیار گرم بود و در نتیجهی این اجراها، مجموعهای فوقالعاده عالی به نام «هرگز رها مکن»(۱۹)Never Let Go از سوی شرکتِ «محصولاتِ کمل» در ۱۹۹۳ انتشار یافت.
«مهاجران ایرلند را ترک میکنند»، اثری از «هنری دویل»،۱۸۶۸. دوری از سرزمین مادری در پاییز ۱۸۴۵، در کشور ایرلند، محصول سیبزمینی-که غذای اصلی مردم بود- بر اثر آفت، تقریبا به طور کامل از بین رفت. طی این سال و سالهای بعد، چنان قحطی بزرگی ایرلند را فرا گرفت که شاید بتوان گفت وحشتناکترین ویرانیها را در تاریخ ایرلند به بار آورد. در آن زمان، ایرلند، به طور کامل، تحت سلطهی انگلستان قرار داشت. مقامات انگلستان، میبایست جهت مقابله با پیامدهای این واقعه، کاری میکردند، اما در مجموع، سیاستی که آنها اتخاذ کردند، ابتداییترین ملاحظات انسانی را از نظر دور داشته بود و نجات مردم از چنگالِ گرسنگی و فقر و بیماری را دنبال نمیکرد. این قحطی نزدیک به یک و نیم میلیون نفر تلفات بر جای گذاشت. همچنین، بین سالهای ۱۸۴۶ تا ۱۸۵۱، بیش از یک میلیون نفر، به ناچار از ایرلند به آمریکا و سایر نقاط جهان مهاجرت کردند. «بندرگاهِ اشک»، آخرین نقطهای بود که مهاجرانِ ایرلندی، هنگام ترکِ وطنشان و رفتن به سمتِ دنیای نوی آمریکا پیش چشم داشتند.(۲۰)برای مطالعهی بیشتر دربارهی قحطی ایرلند و سیاستهای حیرتبرانگیزِ انگلستان در مقابلِ آن، رجوع کنید به کتابِ «لیبرالیسم غرب»، نوشتهی آنتونی آربلاستر، ترجمهی عباس مخبر، فصل ۱۴ («حکومت بریتانیا و قحطی ایرلند»). همچنین میتوانید چکیدهای از این فصلِ کتاب را در این آدرس مطالعه کنید: http://ayat.ir/5Of80) |
«بندرگاهِ اشک»(۲۱)Harbour of Tears، نقطهی اوجِ دیگری برای گروه کمل بود که در سال ۱۹۹۶ به گوش جهان رسید. اشعارِ دلنشینِ سوزان هوور و موسیقیِ فوقالعادهی اندرو لاتیمر، دوری و دلتنگی برای «نسیمِ ایرلندی»(۲۲)Irish Air: «نسیم ایرلندی» یا «هوای وطن»، نام یکی از قطعههای آلبومِ بندرگاهِ اشک است. را به شیوهای عالی در جانِ شنونده توصیف میکند. موسیقی الهام گرفته از بندری است در ایرلند(۲۳)بندری به نام «کاب» (Cobh). در آلبومِ «بندرگاه اشک»، قطعه ای دقیقا به همین نام نیز وجود دارد. که به «بندرگاهِ اشک» مشهور است، زیرا آخرین چشماندازی است که مهاجرانِ ایرلندی به هنگامِ سفر به «دنیای نو» از سرزمینِ مادریشان دارند.
این آلبوم، در ابتدای سال ۱۹۹۶ منتشر شد و بار دیگر در زمرهی «بهترینهای کَمِل» قرار گرفت. لاتیمر، قطعهی «آواز برای پدرم»(۲۴)The Hour Candle (A Song for My Father) در انتهای این آلبوم را به پدر خود تقدیم کرده است؛ پدری که لاتیمر هنگام مرگ وی در سال ۱۹۹۲، کنار بسترش حضور داشت.
در ۱۹۹۸، قرار بود گروه، آخرین کنسرت خود را اجرا کند، اما فعالیتها ادامه یافتند. در پایان سال ۱۹۹۹، گروهِ کمل، شاهکاری دیگر به کارنامهی خود افزود و با آلبومِ «رَجَز»(۲۵)Rajaz موقعیتِ خود در عرصهی موسیقی را بیش از پیش جاودانه کرد. اندرو لاتیمر، در پنجاه و یک سالگی، خواننده و نوازندهی گیتار، فلوت، کیبورد و پِرکاشِنِ گروه بود. او در این آلبوم، با ترکیبِ فضاهای محلیِ عربی و با الهام از صداهایی که هنگامِ حرکتِ کاروانِ شتر در صحرا ایجاد میشود، بار دیگر اثری متفاوت نسبت به سایر آثارِ خود ارائه داد. تِمِ شرقی و سنجیدهی «رَجَز»، این آلبوم را به اثری دلنشین تبدیل کرده است.
از ۱۹۹۹ به بعد، گروه کمل به اجرای کنسرت در نقاط مختلف دنیا پرداخته است و با وجود فراز و نشیبهای زیاد، همچنان به کار خود ادامه میدهد.
در ادامه شما میتوانید اشعارِ برخی از آهنگهای گروهِ کَمِل را مشاهده کنید. همچنین، آلبومی منتخب از آثارِ این گروه را میتوانید از طریق سایتِ مجلهی دیدار(۲۶)www.didarnameh.ir بشنوید.
پاورقی