همچون دیدار نخستین
دریافت متن «تابلویی از یک کتاب- همچون دیدار نخستین»
«اگر همگان در آشتی با مشیّت الهی باشند و همهی امور را به او واگذارند، قلبی آرام خواهند داشت. در غیر این صورت، حتی اگر اعمال نیکوکارانه انجام دهی، نمیتوان تو را وفادار نامید. کشمکش با دوستان، شرکتنکردن در میهمانیهای خانوادگی، با اَخموتَخم با مردم سخن گفتن، همگی، زاییدهی حماقت و سطحینگریِ ذهن است. اما انسان با فکر کردن به لحظهی حقیقت، اگرچه تلخ باشد، باید ذهن خویش را استوار بر آن دارد تا در همهی زمانها مردمان را از سرِ مودّت و دوستی دیدار کند… در این جهانِ عدمقطعیت، انسان حتی از لحظهی حال خویش آگاه نیست. آیا شایسته است در حالی از این دنیا رویم که مردم ما را نامهربان شمارند؟ دروغ و ریاکاری ناپسند است، چرا که هدف از آن، منفعتِ شخصی است.
هرچند ظاهراً بهتر آن است که به دیگران میدان ندهی، و یا پرخاشگر باشی و بیبهره از ادب به نظر رسی، و یا فروتن نباشی، اما اگر انسان همواره دیگران را نیز مدّ نظر قرار دهد و حتی کسانی را که قبلاً بارها ملاقات کرده است، به سیاق همان دیدار نخست ملاقات نماید، روابط بدی بین او و دیگران به وجود نخواهد آمد. رابطهی زن و شوهر نیز از این قاعده مستثنا نیست. در ارتباط با آن که دوست میداری، بکوش تا همیشه همچون دیدار نخستین فروتن باشی.»