بزرگسالی که عاشق افسانهها بود
دریافت متن «بزرگسالی که عاشق افسانهها بود»
«بالاخره شما روزی آن قدر بزرگ خواهید شد که دوباره شروع کنید به خواندن افسانههای کودکانه.»
سی. اس. لوئیس
«سی. اس. لوییس» (۱۹۶۳-۱۸۹۸) نویسندهی مشهور ایرلندی است که افسانهنگاری و داستانهای اسطورهایِ او، در گوشه و کنار جهان شناخته شده است. هفتگانهی «تاریخ سرزمینِ نارنیا» یکی از مشهورترین آثار او است.
لوئیس، در سال ۱۸۹۸ در ایرلند شمالی به دنیا آمد. تعلیم و آموزشِ لوئیس، در خانه انجام میشد. در کودکی، او عاشقِ داستانهایی بود که در آن، حیوانات درست مثلِ انسانها تصور میشدند؛ صاحبِ حس، فکر و اعمال. او به همراه برادرش داستانهای خیالی مینوشت و دنیاهای خیالی میآفرید که حیوانات در آن ساکن بوده و آن را اداره میکردند. لوئیس عاشق خواندن بود. خانهشان پر از كتاب بود و او میتوانست هر لحظه بخواهد کتابی برداشته و بخواند.
لوئیس نُه ساله بود که مادرش بر اثرِ سرطان از دنیا رفت. پدرش او را به مدرسهی شبانهروزی فرستاد. در دبیرستان که بود، به اسطورهها و رازها علاقهمند شد. آهنگها، اسطورهها و ادبیاتِ کهنِ شمالِ اروپا، برای لوئیس بسیار جذاب بود. این اسطورهها، تمایلِ دورنیِ او به «شادی» را افزون میکردند. او همچنین عاشقِ طبیعت شد. زیباییهای طبیعت او را به یاد افسانههای شمالِ اروپا میانداخت و آن افسانهها، زیباییهای طبیعت را به یادِ او میآورد.
لوئیس، از کودکی اهلِ نوشتن بود اما نوشتههای نوجوانیِ او رنگ و بوی دیگری پیدا کردند. او اَشکالِ مختلفِ هنری مانند شعر حماسی و نمایشنامه را میآزمود تا بتواند علاقهی تازه کشفشدهی خود به جهانِ «اسطوره» و «طبیعت» را تجسم بخشد.
لوئیس پس از اتمام دبیرستان، به طور شخصی، آموزش و مطالعاتاش را ادامه داد و برای این کار به سراغِ استادِ قدیمیِ پدرش رفت. مطالعه نزد آن استاد، عشق به ادبیات یونان را در او رقم زد و همچنین توانِ بحث و گفتگو و مهارتهای تفکر و استدلال را در او افزایش داد.
در سال ۱۹۱۶، لوئیس از دانشگاهِ «آکسفورد» بورس تحصیلی گرفت. هنوز چند ماه از شروع تحصیلاش نگذشته بود که ارتش انگلستان او را برای نبرد در جنگ جهانی اول به فرانسه فرستاد. لوئیس در یکی از نامههای خود عنوان کرد که تجربهی وی از وحشتِ جنگ، همواره در ذهنِ او ماندگار شد. او در جنگ زخمی شد و به انگلستان برگردانده شد و پس از پایان جنگ، مطالعاتاش را دوباره از سر گرفت.
لوئیس در شاخههای «ادبیاتِ یونان و روم»، «فلسفه و تاریخ باستان» و «زبان انگلیسی» تحصیل کرده و در ۱۹۲۵ با درجهی عالی دانشگاه را پشت سر گذاشت. پس از پایان تحصیل، در یکی از دانشگاهها به تدریس پرداخت.
در ۱۹۲۶، لوئیس، «جی. آر. آر. تالکین» را ملاقات کرد. تالکین، نویسندهی مشهور و خالقِ مجموعهِی «ارباب حلقهها» است. تالکین نیز در آن زمان استاد دانشگاه و اهل فلسفه و اسطورهشناسی بود. تالکین، لوئیس و عدهای دیگر از متخصصان، حلقهای ادبی داشتند و پیرامون اهمیت افسانه و تخیل (فانتزی) به هماندیشی و مباحثه میپرداختند. هم لوئیس و هم تالکین، از این گفتگوها الهامهای بسیار میگرفتند که در نوشتن آثار و آفرینش داستانهایشان تأثیر بسیار داشت. تالکین و لوئیس حتی قصد داشتند کتابی مشترک دربارهی «زبان و طبیعتِ انسان» بنویسند که البته هرگز کامل نشد.
سی. اس. لوئیس (دومین نفر از سمت راست) به همراه دوستان خود در حلقهی ادبی
لوییس در دوران نوجوانی، عقاید دینی خویش را رها کرده بود، اما در سی سالگی، و پس از مباحثه و همفکریهای طولانیمدت با تالکین و دوستان دیگرش، بار دیگر، ارزشهای مهم معنوی را به گونهای دیگر کشف کرد. معنادار بودنِ زندگی، والاگُهر بودن و کرامتِ انسان و مبارزه و نبرد بر علیه شرّ و بیعدالتی از جمله ارزشهای معنویای هستند که در آثار لوییس دیده میشوند. در طول دورانِ خونینِ جنگ جهانی دوم و بمبارانِ هوایی شهرها، لوییس در رادیو، دربارهی الهیات و معنای زندگی سخنرانی میکرد. مردم، سخنان او را در آن دورانِ تاریک، دلگرمکننده و امنیتبخش مییافتند. دغدغههای الهیاتی لوییس را میتوان در برخی آثارِ او مانند «مسیحیت ناب»، «نامههای اسکروتیپ شیطانِ عالیمقام به شیطانهای کوچکتر» و «مسألهی درد و رنج در جهان ما» دید.
لوییس، در ۱۹۵۶ با نویسندهی زنِ آمریکایی به نام «جوی دیویدمَن» ازدواج کرد. اما پس از چهار سال زندگی مشترک، همسر او بر اثر سرطان، از دنیا رفت. لوییس، خود نیز سرانجام در ۱۹۶۳ دنیا را بدرود گفت. کتابهای متعدد او در زمینهی اسطوره و الهیات، امروزه در سراسر جهان شناخته شده است. هفتگانهی «تاریخِ سرزمینِ نارنیا» یکی از مشهورترین آثار اوست که نوجوان و بزرگسالان بسیاری را شیفتهی خود کرده است.
«داستان کودکانهای که فقط کودکان را جذب میکند، به هیچ وجه داستانِ خوبی برای کودکان نیست.»
سی. اس. لوئیس |
«نارنیا»، نام سرزمین و دنیایی افسانهای است که لوییس آن را خلق کرده است. این دنیا، دنیایی موازی در کنار دنیای ماست، اما قوانین خاص خود را دارد؛ مثلا موجوداتی جادویی و اساطیری مانند کوتولهها، غولها، جادوگرها و… در آن زندگی میکنند. در این دنیا برخی از حیوانات توانایی صحبت کردن دارند، مانند خرسها، موشها و سنجابها. گذر زمان نیز در سرزمینِ نارنیا، با گذرِ زمان در دنیای ما بسیار متفاوت است. اگر یک سال را در دنیای خودمان بگذرانیم، در نارنیا دهها یا صدها سال گذشته است. |
مجموعهی نارنیا، شامل هفت کتاب است: «شیر، کمد، جادوگر»، «شاهزاده کاسپین»، «کشتی سپیدهپیما»، «صندلی نقرهای»، «اسب و پسربچه»، «خواهرزادهی جادوگر» و «آخرین نبرد». این هفت کتاب، مستقل اند و خواننده میتواند آنها را به دنبال هم و یا جدا از هم بخواند.
شیر، کمد، جادوگر
اولین جلدِ مجموعه نارنیا، «شیر، کمد، جادوگر» است. جنگ جهانی دوم است و «پیتر»، «اِدموند»، «سوزان» و «لوسی»، به دلیل حملههای هوایی، به روستایی خارج از لندن فرستاده شدهاند، تا در خانهی «پروفسور پیِری» زندگی کنند. بچهها در عصری بارانی مشغول گردش در آن خانهی بزرگ هستند که چشم لوسی، کوچکترین عضو خانواده، به اتاقی میافتد که خالی است و فقط یک کمد بزرگ در آن قرار دارد. لوسی پشت آن کمد سرزمینی اسرارآمیز را پیش روی خود میبینند که «نارنیا» نام دارد.
سرتاسر نارنیا پوشیده از برف است و سالهاست که به خاطر حضورِ «جادوگر سفید»، رنگ بهار و گرما را به خود ندیده است. «اصلان»، شیر اسطورهایِ این سرزمین، به لوسی و خواهر و برادرانش مأموریت میدهد که همهی حیوانات سخنگو و موجودات جادویی این سرزمین را دور هم جمع کنند و با کمک آنها به جنگ جادوگر سفید و لشکرش بروند… .
شاهزاده کاسپِیَن
یک سال بعد از بازگشت به دنیای واقعی، پیتر، ادموند، سوزان و لوسی در ایستگاه، منتظر قطار اند تا به مدرسه بروند که بهیکباره خودشان را در نارنیا مییابند. بچهها کمی بعد از طریق یک کوتوله باخبر میشوند که توسط شاهزاده کاسپین، ولیعهدِ پادشاه، به نارنیا فراخوانده شدهاند زیرا وضعیتی بسیار دشوار و خطرناک ایجاد شده است و شاهزاده کاسپین برای نجات نارنیا و حیوانات آن به کمک آنها نیاز دارد… .
کشتی سپیدهپیما
چند ماهی پس از ماجراهای کتاب «شاهزاده کاسپین» ادموند و لوسی تعطیلاتی اجباری را در کنار عمه خود و پسر بدرفتارِ او، «اوستاس»، میگذرانند. اوستاس، نارنیا را دنیایی خیالی و غیرواقعی میداند و گفتههای ادموند و لوسی را به تمسخر میگیرد. اما در یکی از اتاقهای خانه، نقاشیای به دیوار آویخته شده که یک کشتیِ نارنیایی را به تصویر کشیده است. روزی در حالی که اوستاس مشغولِ حرفهای همیشگی خود است، دریای سرزمین نارنیا از داخل تصویر به اتاق سرازیر شده و همهجا را فرا میگیرد. بچهها خود را در نارنیا، در میان دریا مییابند. کشتی شاهزاده کاسپین این سه نفر را از دریا نجات میدهد. کاسپین در جستجوی هفت دوستِ گمشدهی پدر خود، به سوی شرق در سفر است… .
صندلی نقرهای
پس از تمام ماجراهای هیجانانگیز کتاب «کشتی سپیدهپیما»، اوستاس که کاملا تغییر کرده و تبدیل به یک نارنیایی وفادار شده است، در حال تعریفکردن ماجراهای سفر خود به نارنیا برای همکلاسیاش «جیل» است که در همان لحظه هر دو به نارنیا فراخوانده میشوند. اوستاس و جیل باید به جستجوی پسر گمشدهی کاسپین، «ریلیان» بپردازند و این دلیل احضار آنها به سرزمین نارنیاست. شاهزاده ریلیان که وارث پادشاهی نارنیاست توسط جادوگری قدرتمند اسیر شده و در جای نامعلومی زندانی است…
اسب و پسربچه
داستان این کتاب در زمان پادشاهی پیتر، ادموند، سوزان و لوسی در نارنیا اتفاق میافتد و از لحاظ توالیِ اتفاقات، باید بعد از کتاب «شیر، کمد، جادوگر» خوانده شود. «شاستا» پسر سفیدپوستی است که در میان مردمِ سیاهپوستِ «کالوِرمَن» زندگی میکند و همیشه احساس میکرده که با دیگر اطرافیان خود متفاوت است. روزی شاستا متوجه میشود مرد ماهیگیری که تمام عمر او را پدر صدا میزده، پدر واقعی او نیست و میخواهد او را به یک نجیبزادهی ثروتمند بفروشد. شاستا در حال فرار از خانه است که متوجه میشود اسبِ آن نجیبزادهی ثروتمند، یک اسب سخنگوی نارنیایی است و آن دو تصمیم میگیرند که با کمک هم به نارنیا فرار کنند…
خواهرزادهی جادوگر
این جلد از سری رمانهای هفتگانه نارنیا، به شرح چگونگی پیدایش نارنیا میپردازد و دورانی را توصیف میکند که هنوز «پیتر»، «اِدموند»، «سوزان» و «لوسی» واردِ نارنیا نشده بودند. نویسنده، این جلد از کتاب را پس از چاپ جلد پنجم، نوشته و به چاپ رسانید. با وجود اینکه از لحاظ زمانی، اتفاقات این جلد قبل از کتاب «شیر، کمد و جادوگر» رخ میدهد توصیه میشود که خوانندگان آن را پس از کتاب «شیر، کمد، جادوگر» مطالعه کنند.
«دیگوری» و «پالی» دو نوجوان هستند که به وسیلهی حلقههای جادویی، به جهانهای دیگری که در عالم وجود دارند فرستاده میشوند. در یکی از این جهانها به اشتباه و از سر کنجکاوی، جادوگر سپید را از طلسم آزاد میکنند. در جهانی دیگر نیز شاهد آفرینشِ نارنیا توسط اصلان هستند و میبینند که چطور مردم نارنیا به وجود میآیند… .
آخرین نبرد
سالها بعد از شاه کاسپین و شاهزاده ریلیان، در حالی که یکی از نوادههای ریلیان، به نام «شاه تیریان» بر نارنیا حکمفرمایی میکند، یک میمون شیاد، پوست شیری را بر تن یک خر میکند و او را «اصلان» جا میزند و او را سلطان حقیقیِ نارنیا معرفی میکند. مردم که سالهاست دیگر اصلان را ندیدهاند گول میمون را میخورند. نارنیا تحت سلطهی دشمن در میآید و با شورش، شاه تیریان از پادشاهی کنار گذاشته میشود. تیریان که تنها مانده است از اصلان درخواست کمک میکند و اوستاس و جیل به نارنیا فراخوانده میشوند تا به او کمک کنند حقیقت را آشکار کند و پادشاهی را دوباره به دست گیرد… .
***
مجموعهی «نارنیا» در زبان فارسی، تاکنون سه بار ترجمه شده است. انتشارات هرمس، انتشارات قدیانی و انتشارات پنجره از ناشرانی هستند که ترجمهی این کتاب را ارائه دادهاند. بر حسب برخی بررسیها، ترجمهی انتشارات پنجره، ترجمهی موفقتری بوده است. همچنین آثار سینمایی زیادی نیز بر اساس مجموعه نارنیا ساخته شده است که البته هیچکدام نمیتوانند جایگزینِ مطالعهی کتاب باشند.
«من در جبههی «اصلان» خواهم بود حتی اگر هیچ اصلانی نباشد که ما را فرماندهی کند. من تا جایی که بتوانم همچون یک نارنیایی خواهم زیست، حتی اگر هیچ نارنیایی وجود نداشته باشد.»
پادلگلوم («صندلی نقرهای») |
نقشهی سرزمین «نارنیا»
من یکی از طرفداران پر و پا قرص نارنیا هستم. گویا جی کی رولینگ هم برای نوشتن هری پاتر از نارنیا تاثیر گرفته. من داستان اسب و پسربچه رو به همه هری پاتر دوست ها توصیه می کنم.
تشکر بابت نظرتان.
همانطور که شما هم گفتید نارنیا یکی از تأثیرگذارترین فانتزیهای موجود در جهان ادبیات است و چیزی که آن را از اغلب فانتزیهای دیگر متمایز میکند، تلاش سی. اس. لوئیس برای به خدمت گرفتن افسانه و تخیل در راه رستگاری و تربیت اخلاقیِ افراد است. نارنیا جهانی است که هر یک از خوانندگان کتابهای لوئیس بناست که در آن، ورای محدودیتهای تاریخی و اجتماعیشان، زندگیای اسطورهای را تجربه کنند. به همین دلیل نیز میتواند برای خوانندگان بزرگسال، بسیار جذاب و حتی رهاییبخش باشد.